«الن» دختر میلیونری به نام «الکساندر اندروز»، از ازدواج ناخواسته ای که پدرش برای او ترتیب داده است فرار می کند. خبرنگار حرفه ای به نام «پیتر وارن» سر راه الن قرار می گیرد و این دو در فرار از میامی به نیویورک همراه می شوند...

ندیمه ى جوانى در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است...

پروفسوری به نام «ایزاک بورگ» پس از یک عمر فعالیت پزشکی، مفتخر به دریافت دیپلم افتخاری از طرف کلیسای جامع «لوند» میشود. او در مسیر رسیدن به مراسم، یک سفر ذهنی به گذشتهی خود را شروع میکند.

یک زندانی به همراه هم بند خود، به زادگاهش می رود تا دوباره با دخترش ارتباط برقرار کند و گذشته ی خود را جبران کنند. یک حقیقت غم انگییز سفر او را مخدوش می کند.

امبر و وید را دنبال می کند، در شهری که ساکنان آتش، آب، زمین و هوا با هم زندگی می کنند.

، با بررسی اهداهای مالی به نامزدهای ریاست جمهوری متوجه می شود که توطئه وجود دارد.

شاه آرتور به همراه شوالیه های باوفای خود به دنبال پیدا کردن جام مقدس است و در مسیر با موانع عجیب و احمقانه ای رو به رو می شود. این فیلم نیز مانند سایر کارهای گروه مانتی پایتون هجویه ایست بر جوامع انسانی که در زمان ساخته شدنش انتقادهای زیادی را برانگیخت...

دو دزد در خانه یک سیاستمدار گرفتار می شوند. این دو برای حفظ جان خود با زمان می جنگند.

شاهزاده پاندیان رانادهران در قرن هفتم زمانی حکومت می کرد که سلسله چولا قدرت خود را از دست داد و مردم مجبور به زندگی در جنگلها شدند.

آلیس جنسن به تازگی ازدواج کرده است. او از شهر منهتن با زندگی پر مشغله به روستایی آرام به نام کنتیکت مهاجرت کرده است. او شروع به شنیدن صداهای عجیب و غریب در خانه می کند و همیشه حس می کند کسی درحال تماشای او است.